سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر زیبای بچه که بودم از حیدر زاده عزیز

ارسال شده توسط مدیر وبلاگ:علی در 92/4/20:: 12:7 عصر

 

شعر زیبای بچه که بودم از حیدر زاده عزیز

 بچه بودم، نه دیگه منتظر زنگ بودم
نه دیگه واسه تو، این همه، دلتنگ بودم

بچه بودم تو نبودی، شبا زود خوابم می برد
دل کوچیکم، فقط غصه بازی رو می خورد
 
بچه بودم، چه قدر صاف و روون می خندیدم
خوبیش این بود که ازت، نمی خوامت، نمی شنیدم

بچه بودم همه ام مثل خودم بچه بودن
نرم و ساده مث خاکای توی باغچه بودن

بچه بودم خبر از تو، خبر از دروغ نبود
سر فکرای پریشون، انقدر شلوغ نبود

بچه بودم همه چی درست می شد ، سخت نبود
هیچکی اندازه ی من، اون روزا خوشبخت نبود

بچه بودم دلمو هنوز کسی نبرده بود
هنوزم خدا اونو، دست خودم سپرده بود
 
بچه بودم قدرمو، زمونه بیشتر می دونست
کوچمون حال منو، از تو که بهتر می دونست
 
بچه بودم بدون هیچ غصه ای رفتم شمال
لب دریا، خونه های ماسه ای ، بوی بلال

بچه بودم توی قایق، بی تو خیلی خوش گذشت
دنیا رو کاش می دادم، سالای رفته، بر می گشت

بچه بودم خبر از خواهش و التماس نبود
لا به لای دفترام ،‌ جز دو تا برگ یاس نبود

بچه بودم کسی مثل تو، منو رنج نداد
برد و باخت تلخ ما، مزه شطرنج نداد

بچه بودم دلم از هیچکسی ناراضی نبود
فکر و ذکرم پیش هیچ چیزی، به جز بازی نبود

بچه بودم آسمون یه عالمه ستاره داشت
غصه مون هر چی که بود، یه دنیا راه چاره داشت

بچه بودم، قهر و آشتیم روی هم لحظه نبود
اخم و دردم واسه حرفی که نمی ارزه نبود

بچه بودم قلبای تو دفترم حقیقی بود
روی دفتر خاطراتم عکس جوجه تیغی بود

بچه بودم چقدر شعرای خوب بلد بودم
کندن اسما رو، رو درخت و چوب بلد بودم

بچه بودم چشم تو، در به درم نکرده بود
اونروزا فکر و خیالت ،‌ خبرم نکرده بود

بچه بودم روزای هفته شبیه هم نبود
حواسم پهلوی اینکه چی بهت بگم نبود

بچه بودم شادی پر بود، تو دل بادکنکم
آخر اون روزا کسی بود، که بی یاد به کمکم

بچه بودم غروبا، بوی غریبی نمی داد
کسی هدیه به کسی، ساعت جیبی نمی داد

بچه بودم، اگه مثل حالا مجنون می شدم
از بزرگ شدن، واسه ابد، پشیمون می شدم
بچه بودم کسی بیخود منو اذیت نمی کرد
مث تو میون بازیا، خیانت نمی کرد

بچه بودم کسی مثل تو، باهام بد نمی شد
بی توجه از کنار رؤیاهام رد نمی شد

بچه بودم نبود اون کسی که، بهم راس نمی گفت
مث تو هیچکی، بهم هر چی دلش خواس نمی گفت

بچه بودم عالمی بود، آخه عاشق نبودم
از دس چشمای تو ، تو حسرت دق نبودم

تفاوت های جالب زن و دوست دختر(فقط خنده)

ارسال شده توسط مدیر وبلاگ:علی در 92/4/13:: 11:22 صبح

با عرض پوزش از خانم های محترم این فقط یه شوخیه

زن مثل تلویزیونه
دوست دختر مثل موبایل


تو خونه تلویزیون تماشا میکنی
وقتی میری بیرون موبایلتو میبری


وقتی پول نداشته باشی تلویزیون خونه ات رو میفروشی
وقتی پول بدست میاری گوشی موبایل رو عوض میکنی


بعضی وقتها از تلویزیون لذت میبری
اما بیشتر اوقات با موبایل بازی میکنی


تلویزیون برای تمام عمرت مجانیه
اما اگه قبض موبایل رو پرداخت نکنی ارائه خدمات متوقف میشه


تلویزیون بزرگ و گنده است و معمولا کهنه
اما موبایل خوشگل و باریک و خوشدسته و همیشه میشه همه جا با خودت ببریش


معمولا هزینه استفاده از تلویزیون منطقی و قابل قبوله
اما هزینه استفاده از موبایل زیاده و همیشه هم بدهکاری

 

تلویزیون کنترل از راه دور داره
اما موبایل نداره


و مهمترین نکته اینکه موبایل وسیله ارتباطی دوطرفه است (صحبت کردن و گوش دادن )
اما فقط باید به تلویزیون گوش بدی !چه بخواهی چه نخواهی

و آخرین نکته اینکه تلویزیون ویروس نداره اما موبایل.....

 





بازدید امروز: 118 ، بازدید دیروز: 53 ، کل بازدیدها: 557984
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ